ارتور شوپنهاور

انسان‌ها همواره تلاش می‌کنند تا زندگی خود را بهبود بخشند و راحت‌تر زندگی کنند. در این راستا فیلسوفان و نظریه‌پردازان به بررسی مسائل مربوط به خوشبختی و بدبختی انسان‌ها پرداخته و راه‌حل‌هایی ارائه داده اند. یکی از این فلاسفه آرتور شوپنهاور است که با دیدگاه‌ منحصر به فرد خود، به عنوان یک فیلسوف بدبین شناخته می‌شود.
شوپنهاور در معرض جریانات فلسفی زمان خود به طور متفاوتی به مسائل انسانی نگاه می‌کرد. او به جای تمرکز بر خوشبختی، به بررسی بدبختی و فلاکت انسان‌ها پرداخت و سعی داشت تا از طریق آن‌ها انسان را به سمت سعادت و خوشبختی هدایت کند. به عبارتی شوپنهاور با استفاده از برهان خلف، دیدگاه‌ متفاوتی را نسبت به جهان و زندگی ارائه کرد که در نتیجه به لقب “فیلسوف بدبین” شناخته شد. اما نظریات و دیدگاه‌های او، همچنان جزو موضوعات جذاب و جالب فلسفی محسوب می‌شوند و تأمل در آن‌ها، نقطه نظرات جالبی را برای بحث و بررسی فلسفی فراهم می‌کند.

زندگی نامه شوپنهاور

آرتور شوپنهاور (Arthur Schopenhauer)، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، در ۲۲ فوریه ۱۷۸۸ در دانزیگ (اکنون گدانسک، لهستان) متولد شد. او در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد و تحصیلات خود را در دانشگاه گوتینگن و دانشگاه برلین ادامه داد. شوپنهاور به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان آلمانی شناخته می‌شود و اثرات بسزایی بر فلسفه غرب گذاشت.
آثار شوپنهاور، از جمله “ارتباطات و خرافات ذهنی” و “هنر حفظ آبرو”، به عنوان اثرات برجسته او در حوزه فلسفه شناخته می‌شوند. او به عنوان یکی از پایه‌گذاران فلسفه ایده‌آلیسم شناخته می‌شود و مفاهیمی همچون “اراده” و “رنج” را در آثار خود مورد بحث و بررسی قرار داد.
شوپنهاور در سال ۱۸۶۰ در فرانکفورت آلمان درگذشت. اما آثار او تا به امروز بر فلسفه و اندیشه‌های معاصر تأثیرگذار است و او به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان تاریخ معاصر شناخته می‌شود.

نظریات آرتور

نظریات شوپنهاور

در این مقاله قصد داریم به بررسی تعدادی از نظریات فلسفی این فیلسوف پرآوازه بپردازیم :

خودشناسی در تنهایی

توصیه‌ آرتور شوپنهاور برای رسیدن به خوشبختی انسان، پیدا کردن خود در تنهایی است. او تأکید دارد که برای لذت بردن از زندگی و بهره‌مند شدن از آن، انسان باید ابتدا خودش را در تنهایی کشف کند. این به معنای دوری از اجتماعات نیست، بلکه به معنای ایجاد فاصله‌ای مناسب با دیگران است تا فرصتی برای خودشناسی و خودباوری فراهم شود. به عبارت دیگر، انسان باید خودش را به‌طور مستقل و مستقیم معنا کند، نه به وسیله‌ی دیگران. این اقدام به او کمک می‌کند تا هویت و ارزش خود را درک کرده و خودش را به‌طور کامل درک کند. توانایی قبول و تجربه تنهایی برای انسان بسیار اهمیت دارد بر اساس نظریه شوپنهاور، افرادی که از تنهایی می‌ترسند ممکن است به دلایلی مانند فقدان عزت نفس یا ترس از درد گریزی نتوانند از تنهایی شان لذت ببرند. به عبارت دیگر، شناخت خود می‌تواند به افراد کمک کند تا قدرت‌ها و توانایی‌های خود را بهتر شناسایی کنند و به درک عمیق‌تری از خودشان برسند.

سلامت جسم و روان

مسئله بعدی که شوپنهاوربر آن تأکید دارد، مسئله سلامتی است. از نظر شوپنهاور مهم‌ترین فاکتور برای انسان‌ها سلامتی آن‌هاست. حرفی که شوپنهاور می‌زند این است که تمام شروط لازم برای رسیدن به خوشبختی خلاصه می‌شود در سلامت جسمی وذهنی انسان.
شما اگر از نظر فکری و جسمی سالم نباشید، رکن اصلی و پایه‌ای خوشبختی را نخواهید داشت. حتی یک ضرب‌المثل را خود شوپنهاور می‌گوید: “یک انسان سالمِ فقیری که هیچی ندارد، بسیار خوشبخت‌تر و باسعادت‌تر از پادشاهی است که در بستر بیماریست”
نکته جالب توجه این است که مخرج مشترک صحبت بسیاری از فیلسوفان، از جمله شوپنهاور توجه به سلامتی ذهن و جسم است و خوشبختی را در گرو ثروت نمی‌بینند. از نظر شوپنهاور، انسان قبل از اینکه بتواند برود دنبال معنای زندگی، باید بتواند روی سلامتی خودش تمرکز کند.

پیشنهاد مطالعه: روانشناسی سلامت

ناخوداگاه

مسئله بعدی که آرتور شوپنهاور بر آن تأکید می‌کند، درک ناخودآگاه است. او معتقد است که باید سعی کنیم ناخودآگاه خود را درک کنیم. وقتی افکار و عواطف واحساساتی داریم که بیان و درک نشده‌اند آنها مسیر خود را به سمت ناخودآگاه پیش می گیرند و در آنجا لانه‌گزین می‌شوند و به مرور زمان بخشی از ناخودآگاه ما می‌شوند.شوپنهاور معتقد است که با درک ناخودآگاه خود می‌توانیم بسیاری از مشکلات و نگرانی‌ها را با توجه به درک صحیح آنها حل و فصل کنیم.
درک ناخودآگاه، یکی از مفاهیم بنیادین در روانشناسی و فلسفه است که به عمق و پیچیدگی ذهن انسان اشاره دارد. این بخش از ذهن شامل افکار، احساسات و خواسته‌هایی است که به صورت ناخودآگاه عمل می‌کنند و تأثیرات قابل توجهی بر رفتار و تصمیم‌گیری‌های انسان دارند.
بررسی ناخودآگاه و درک عمیق آن، به انسان این امکان را می‌دهد که به عمق وجود خود بپردازد و از زوایای پنهان و پیچیده‌تر خود آگاه شود. شوپنهاور به شدت تأکید می‌کند که درک ناخودآگاه، کلید حل بسیاری از معضلات و مشکلات ذهنی و روانی است. از آنجایی که ناخودآگاه بر رفتار و تصمیم‌گیری‌های انسان تأثیر گذار است، شناخت آن می‌تواند به فرد کمک کند تا با مشکلات و نگرانی‌های خود بهتر برخورد کند و رشد شخصیتی خود را تقویت کند.

پیشنهاد مطالعه: روانکاوی

انتظارات معقول

مسئله بعدی که شوپنهاور مطرح می‌کند، تلاش برای کاهش انتظارات خود است. این موضوع نه تنها به شوپنهاور بلکه به فلسفه رواقیون و حتی پیش از آن، یعنی در قالب یک تاریخ طولانی، باز می‌گردد. در فلسفه رواقیون نیز به این موضوع اشاره می‌شود که وقتی شما انتظارات خود را افزایش می‌دهید و به آن‌ها دست نمی‌یابید، به همان اندازه که انتظارات خود را افزایش می‌دهید احتمال شکست خود را نیز بیشتر می‌کنید و پس از شکست، احساس ناامیدی و سرخوردگی بیشتر می‌شود.
باید اهداف خود را با واقع‌بینی تعیین کنید تا از بروز مشکلات جلوگیری کنید.
ما در دورانی زندگی می‌کنیم که با دوران شوپنهاور به شدت متفاوت است. نیازهای مصنوعی به طور چشمگیری افزایش یافته‌اند. آیا ما واقعاً نیاز به تمام این تجملات داریم؟ آیا لازم است که هر ان چه که در شبکه های اجتماعی مطرح می شود را دنبال کنیم؟ بهترین روش فکر کردن داشتن دیدگاه صحیح درباره زندگی خود است. به عبارت دیگر وقتی که شما از خودتان می پرسید که چرا این سبک پوشش را دارید؟ چرا این سبک زندگی را انتخاب کردی؟ باید بتوانید با استفاده از استدلال‌های فلسفی از دیدگاه خودتان دفاع کنید نه اینکه فقط به این دلیل که همه این کار را می‌کنند شما هم این کار را بکنید. در این صورت شما فقط یک تقلید کننده خواهید بود و هیچ تفکر و خلاقیتی ندارید.بنابراین، باید به عقلانیت خود اعتماد کنید و تصمیم‌های خود را براساس ارزش‌ها و باورهای شخصی خودتان بگیرید. باید به دنبال زندگی کردن به سبک خودتان باشید

هنر بحث

در کتاب “در باب حکمت زندگی” آرتور شوپنهاور به موضوع بحث و جدل درباره اندیشه و علم اشاره می‌کند. او تأکید دارد که افرادی که به دنبال دستیابی به علم و اندیشه هستند، نباید در مورد این مسائل با دیگران به بحث و جدل بپردازند. این توصیه به دلیل این است که زمان و انرژی شخصی که برای یادگیری و فهم یک موضوع صرف می‌کند، بسیار ارزشمند است و بحث و جدل با افرادی که در این حوزه تجربه و دانش کافی ندارند ممکن است منجر به ضایع شدن زمان و انرژی شخص مطالعه‌کننده شود .همچنین در کتاب “هنر بر حق بودن” نیز به این موضوع پرداخته شده و بر اهمیت عدم وقوع بحث و جدل در مورد مسائل علمی و فلسفی تأکید شده است. این کتاب به خواننده‌ها توصیه می‌کند که به جای بحث با افراد نادان و دنبال حاشیه، به تأمل و یادگیری عمیق از مطالب علمی و فلسفی بپردازند تا به نتایج مفیدتری دست یابند.

رنج خود را از بین ببرید تا شاد باشید

شوپنهاور به این مفهوم پرداخته که شادی و لذت برای انسان‌ها مفهومی نسبی است که توسط تصورات و تعاریف شخصی آن‌ها شکل می‌گیرد. او اظهار داشته که داشتن امکانات و ثروت ممکن است باعث شادی نشود، در حالی که فرد دیگری که دارای کمترین امکانات است ممکن است زندگی بهتری داشته باشد. از این رو شوپنهاور بر این باور است که شادی و خوشبختی نه به مقدار دارایی‌ها و امکانات فرد بستگی دارد، بلکه با دیدگاه و نگرش او نسبت به زندگی ارتباط دارد. به عبارت دیگر شادی و خوشبختی به تعریف و ارزش‌گذاری فرد از زندگی و موقعیت‌های مختلف بستگی دارد. بر اساس نظریه شوپنهاور خوشبختی و شادی بر اساس عدم بدبختی تعریف می‌شود، به این معنا که فرد زمانی خوشبخترا درک می کند که بدبخت نباشد. همچنین شوپنهاور به موضوع ترس از دست دادن و انگیزه‌های زندگی اشاره کرده است که برقراری تعادل بین ترس و شوق می‌تواند به انسان‌ها کمک کند تا به موفقیت‌های بزرگ‌تری دست یابند.

پیشنهاد مطالعه: کلینیک روانشناسی

آثار ارتور شوپنهاور

آثار آرتور شوپنهاور

از جمله آثار آرتور شوپنهاور می توان به کتاب های زیر اشاره کرد :

  • ترس ها و خرافات ذهنی
  • کتاب هنر پیر شدن
  • کتاب هنر حفظ آبرو
  • کتاب هنر زنده ماندن
  • کتاب هنر رنجاندن
  • کتاب هنر رفتار با زنان
  • کتاب هنر خوشبختی
  • کتاب جهان همچون اراده و تصور
  • کتاب هنر همیشه بر حق بودن
  • کتاب در باب حکمت زندگی
  • کتاب جهان و تاملات فیلسوف
  • کتاب دو مسئله بنیادین اخلاق
  • کتاب ریشه چهارگان اصل دلیل کافی نبودن
  • کتاب هنر خودشناسی
  • کتاب در باب طبیعت انسان
  • کتاب متعلقات و ملحقات
  • کتاب اخلاق قانون و سیاست
  • کتاب زندگی اینجوری است

سخن پایانی

در پیشرفت و توسعه فردی و اجتماعی، آگاهی از باورهای صحیح بسیار اهمیت دارد. برای رشد و پیشرفت لازم است با دانش و توانایی‌های خود آشنا شده و بر اساس اصول فلسفی و فرهنگی خود عمل کنیم. این رویکرد علاوه بر افزایش انگیزه، موجب تعهد و پایداری در مسیرهای مختلف زندگی می‌شود. اگر ورای کارهایتان منطق و فلسفه‌ای واضح داشته باشید حتی اگر به هدف نهایی خود نرسیدید قطعاً دلسرد نخواهید شد و به سمت پیشرفت و توسعه شخصی خود پیش خواهید رفت.

Leave a Comment